مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
سر ازدیاد مرض در قلب منافقان و اگر کسی حرف قرآن را در مقام دفعِ مرض گوش نداد، مبتلا شد به مرض و در مقام رفع مرض هم حرف قرآن را گوش نداد (دارئی قرآن درمان نکرد) آنگاه است که خدا او را رها میکند. وقتی مریض حال خود رها شد، بیماریاش افزوده میشود. این افزایشِ بیماری برای مرحله سوّم است.در مرحله اولیٰ قرآن کریم راهنمایی میکند، میگوید «فلان کار باعث مرض شماست، فلان کار شمار را مریض میکند، این کار را نکنید» اگر کسی حرف قرآن را در این مرحله گوش نداد (به فلان کار تندرداد و مریض شد) باز قرآن در رفع مرض او میکوشد [و] راه درمان را به او نشان میدهد که او شفا پیدا کند.اگر در این مرحله دوّم هم حرف قرآن را گوش نداد، آنگاه خدا او را به حال خود رها میکند، نه [اینکه] مرض او را افزوده میکند. وقتی مریض را به حالش رها کردید، بیماریاش افزوده میشود. کذب اعتقادی و عذاب دردناک منافقان پس (فی قلوبهم مرضٌ فزادهم الله مرضاً و لهم عذابٌ الیم بما کانوا یکذبون) گذشته از اینکه بیماری ها در دنیا دامنگیر اینها میشود، عذابِ دردناک قیامت هم برای اینهاست (یعنی مختص اینهاست) (بما کانوا یکذبون) این کذبشان باعث عذاب الیم اینها شد. اینها دروغ میگویند و نحوه دروغ اینها در سوره «منافقون» به این صورت بیان شده است؛ آیه اوّل سوره «منافقون» بعد از (بسمالله الرحمن الرحیم) این است: (إذا جاءک المنافقون قالوا نشهد إنّک لرسول الله و الله یعلم إنّک لرسوله و الله یشهد إنّ المنافقین لکاذبون) اینها دروغ میگویند.اینها از واقعیت خبر میدهند، یعنی از درون خود خبر میدهند، میگویند: درونِ ما به رسالت تو مۆمن است و این واقعیّت ندارد، درونشان معتقد نیست. اینها کاذباند. میگویند «مۆمنیم» و دروغ میگویند. میگویند «تو را به عنوان رسول قبول داریم» و دروغ میگویند؛ وگرنه چرا آیات ما را به استهزا میگیرند؟ اگر ما مَثَل بزنیم، اینها آیات ما را به استهزا میگیرند.تنها راه ادراک انسان، قلب انسان است و قلب کافر و منافق مطبوع است و مختوم. وقتی قلب مختوم شد، سببِ اندیشه بسته است؛ قهراً هر دو در جهنّم با هم خواهند و حکم مشترک دارند؛ پس اگر در سوره «نساء» فرمود «خدا کافر و منافق را با هم جمع میکند» در سوره دیگر فرمود که «قلب هر دو گروه بسته است» راه برای اندیشه ندارندعدّهای از مسلمین به جبهه بروند، اینها میگویند که اینها عواماند و فریبخوردهاند و گولِ دینی به اینها زدند. اگر اینها راست میگویند و تو را به عنوان رسول قبول دارند، این حرفها را چرا میزنند؟ یک بخشش در سوره«انفال» است، یک بخشش هم در سوره«مدّثّر».آیه 31 سوره «مدثر» این است که وقتی ما این معارف و حقایق رابرای تو تبیین میکنیم (و لیقول الّذین فی قلوبهم مرض و الکافرون ماذا أراد الله بهذا مثلاً) اینجا (فی قلوبهم مرضٌ) منظور منافقیناند که در کنار کفّار ذکر شدند. فرمود: کفّار و منافقین (که قلبشان مریض است) با تحقیر میگویند: خدا چه میخواهد از اینها؟ منظورِ خدا چیست؟ (ماذا أراد الله بهذا مثلاً) این لسان، لسانِ تحقیر است. (ماذا) خدا چه میخواهد؟ خدا چه هدف دارد از این بیان؟وقتی مسلمین به جبهه میروند، میگویند رسول خدا (صلی الله علیه وآله) ـ معاذ الله ـ ما را وعده نیرنگ و فریب داد: (ما وعدنا الله و رسوله إلاّ غروراً) آیه 12 سوره «احزاب» این است؛فرمود: وقتی جریان احزاب روی داد و همه گروه ها علیه اسلام و مسلمین صف بستند (هنا لک ابتلی المۆمنون و زلزلوا زلزالاً شدیداً) اینجاست که (و إذ یقول المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرضٌ ما وعدنا الله و رسوله إلاّ غروراً) آنها وعده پیروزی به ما دادند؛ در حالی که دشمن همه جا صف بسته است و ـ معاذ الله ـ پیامبر ما را وعده نیرنگ داده است. این همان است که در بعضی از قسمت های تاریخی و روایی آمده است که منافقین میگویند: ما امنیّت در درون خانهمان نداریم و او [پیامبر] به ما میگوید: «شما ایران و روم را فتح میکنید» چنین حرفی [زدند] این مرض است: (و إذ یقول المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرضٌ ما وعنا الله و رسوله إلاّ غروراً) پس اینها دروغ میگویند. اگر رسول را به رسالت قبول داشتند، ایمان به غیب داشتند. ایمان به غیب آن است که اگر خدای سبحان به وسیله رسول به انسان وعده پیروزی بدهد، انسان جزم پیدا کند [و] نگوید «این نیرنگ است، این غرور است.» منبع :تفسیر آیات ابتدایی سوره بقره ؛ آیت الله جوادی آملی نظرات شما عزیزان: [ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:سلب توفیق فهم قرآن از منافقان و کفار/ نفاق چگونه شروع می شود؟, ] [ 7:20 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |